مذاب ها

یادگاری های بیقراری....

مذاب ها

یادگاری های بیقراری....

حرف های تنهایی

امشب دلم غزل خواست ...


نگاهت را نقاشی کردم ،

چقدر حافظ بودند چشم هایت !

نظرات 1 + ارسال نظر
رهگذر دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 10:49 http://kokabesabz.blogfa.com/

سلام
تصویر پس زمینه ی وبلاگ تان که با واژه ها در هم می آمیزد، خواندن مطالب را کمی سخت کرده است.
***************************
قبلا شعر واره ای شبیه شعر شما گفته ام:

از آن لحظۀ رنگین
که چشمهایت را
روی بوم سفید قلبم
نقاشی کردم،
هنوز از ضمیرم غزل می تراود.

موفق باشید.

سلام
فرمایش شما در مورد پس زمینه صفحه ی مذاب ها
صحیح است ، این مورد در اسرع وقت برطرف خواهد شد.

سروده تان زیباست و طبع شعر و احساس
ظریفتان قابل لمس و ستایش است ،
ممنونم از حضورتان بانو ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد