مذاب ها

یادگاری های بیقراری....

مذاب ها

یادگاری های بیقراری....

آدم ها

آدم ها برای تبرئه ی خود از محکمه ی وجدانشان همواره دست به دامان ِ توجیه می آویزند ! چه بسا تقصیرات ِ محضی که به مدد توجیه ، معکوس می شوند و در مقام ِ شاکی و بدون ِ حضور هیئت منصفه  در بطن موضوع ، یک سویه طرح دعوا می شود و در مقام قاضی قضاوت و در مقام شهود شهادت و در مقام قانون محکوم میکند و این است عدالت ِ کسانیکه مدعی اند همه چیز را خوب می فهمند !... آدم ها همواره سعی بر توجیه اعمال خود دارند و بدلیل ترس از حقیقت ها همواره از قضاوت خود گریزانند ... آدم ها همواره سعی میکنند که بخش بزرگی از خطاهای خود را به پای عوامل  و کسانی  بنویسند که چوب توجیه بر اندامشان می چربد و این عوامل و افراد معمولن خارج از دایره ی محکمه هستند و غایب اند و همین عدم حضورشان در مقابل حضار و نبودشان در فضای قضاوت  و در نتیجه کوتاه شدن ِ دستشان از دفاعیات ِ به حق شان سبب میشود که جریان اذهان ، باورشان این باشد که محکوم ٌعلیه تقصیرش حقیقت دارد و حال آنکه ممکن است این یک واقعیت تلخ باشد که در نبود ِ عدالت ، حکمی غیر منطقی و غیر اخلاقی و ناعادلانه علیه کسی صادر گردد که خود در محکمه حضور نداشته و فرصت دفاعی در برابر اذهان عموم به وی داده نشده  ! ...