سی مانده ،
از مرغ هایی که به آیینه رسیدند
چارقد افتاد از قامت پنجره
و منظره ی نگاهش جوانه زد در بهار
رفتنی ها رفتند
مثل ستاره ها که با آمدن آفتاب !
نازنین !
ستاره ها بیکرانی از یک حقیقت ِ پنهانند....