مذاب ها

یادگاری های بیقراری....

مذاب ها

یادگاری های بیقراری....

حرف های تنهایی

سازت را کوک کن ، زخمه ات را در دست بگیر ، 


طبیعت هر لحظه آوازی میخواند ،


 گاهی بیات ترک ، گاهی اصفهان ، گاهی همایون و .....


 تو چقدر نواختن را میدانی ؟ دشت دلت چقدر دشتی را میداند ؟


مبادا ناکوک و نادانسته بنوازی ، که بدینسان هیچ گوشی بدهکار تو نیست ،


پژواک نوای تو همانی است که گسیل میکنی ،


زیبا نواختن را بیاموز ، زیبا کوک کردن را ،


هر دستگاهی که مینوازی در نهایت


 بسوی نوازش یا آزار گوش خودت  پژواک  می شود،


کوک یا ناکوک ، حالا تو بر سر راه عشق و نفرت ،


 کوزه غبار گرفته ات را از کدام سرچشمه لبریز میکنی ؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد