ساعت به وقت چشمهایت ، رأس عاشقی است ،
چند شقایق مانده به پرپر شدن ؟
چند زنبق مانده تا کبودی گونه هایت ؟
چند طوفان تا پریشانی همه ی عقربه ها ؟ ...