آینه اگر ضمانت کند ،
من روح عریانم را به عشقبازی مادام العمر سینه ات میسپارم ،
از زلال برکه ات ترانه ی باران میسازم ،
بیا با لب هایی خیس بر حریم گونه هایمان قدم بزنیم ،
و نیلوفرانه از مرداب سکوت بروئیم ، تو ماه من شو ،
منم سرزمین مهتاب ،
حریر نازک پلکهایت را بر اندام هستی ام بگشا ،
از این همه حجاب ،
ترلانه وار قصد دریدن کن ، من دلم زفاف پروانه میخواهد ....