مذاب ها

یادگاری های بیقراری....

مذاب ها

یادگاری های بیقراری....

حرف های تنهایی

مثل یک ستاره ی دوری در ناکجا آباد آسمان....


آباد باد سوسوی نازک حضورت ،

وفایت در میان سیاه شب به جانسوزی شمعی ماننده است

که به انتحار خویش مرگی را به ایثار انتخاب کرده است

و همچنانکه در سوز عشق میسوزد ، 

در آرزوی وصال صبحی پاک می گدازد و یقین دارد که فردا ،

 جز خاطره ایی بر گونه ی صبح،

هیچ لبی به هنگام شکفتن ِبوسه ایی سرخ بر خویش ،

 یادی از چکیدن های عاشقانه اش نخواهد کرد ... 

حرف های تنهایی