مذاب ها

یادگاری های بیقراری....

مذاب ها

یادگاری های بیقراری....

حرف های تنهایی

به چشم هایت دخیل بسته ام ...


بید دل م را نلرزان
مشق مجنون دارم و عشق لیلا
دعایم کن ...
یک دعای پیر ...
به آسمان تقدیر اشارتی کن
تا آفتاب بشارت ، رقص نگاهش
 بر شام بی ستاره بچرخد ...
رنج قحط سالی دمشق کهنسال شده ...
چروک دستان خسته ات را شفاعتی کن
 بر اندام پاییزی عشق ...