به چشم هایت دخیل بسته ام ...
بید دل م را نلرزان
مشق مجنون دارم و عشق لیلا
دعایم کن ...
یک دعای پیر ...
به آسمان تقدیر اشارتی کن
تا آفتاب بشارت ، رقص نگاهش
بر شام بی ستاره بچرخد ...
رنج قحط سالی دمشق کهنسال شده ...
چروک دستان خسته ات را شفاعتی کن
بر اندام پاییزی عشق ...