تشنه تر از هر برگ ...
سخت تر از هر سنگ ...
از پشت پنجره ی دلتنگی
چشم به راهت هستم ...
کی می آیی ؟...
*******************************
مبادا " گرفته " باشی ،
که شهری را به نماز آیات وا میدارم .....
*******************************
سبوی تشنه به عشق م را
در برکه ی زلال نگاهت
با ساغر جام احساست
لبریز کن ....
*******************************
هزار پیامبر هم که با هزار معجزه بیایند
باز هم عاجزند که مرا احیا کنند ...
عاقبت ، نگاه تو همان با دلم میکند
که مسیح با مرده گان .....