مذاب ها

یادگاری های بیقراری....

مذاب ها

یادگاری های بیقراری....

بخوان بار دیگر

 

 

بخوان بار دیگر در گوش هایم لالایی های ساحرانه ات را !  

 

بخوان بار دیگر با آوای شگفت انگیزت افسانه های کهن را در گوش جانم! 

 

 من سالهاست که دلتنگم ،من سالهاست که بیقرارم....  

 

بخوان بار دیگر در گوش هایم و مرا طلسم طنین آوایت کن ای یگانه جاودانهء عشق ...  

 

قلب پر مهرت بگونه ایی دیگر با من به سخن مینشیند...  

 

دستهای تو بگونه ایی دیگر موهایم را به نوازش میسپارند...  

 

و چشم های زیبایت گویی آینه ایی به پاکی ذات اهورایند 

 

 که اینگونه بر من پاک مینگرند...  

 

و لب هایت چه زیبا دوست داشتن را بر چهره ات نقش بسته اند  

 

که اینگونه لبخندهای مقدست  را آفریده اند !  

 

بخوان در گوش هایم لالایی های ساحرانه ات را مادرم.... 

 

 بخوان که گوش هایم تشنه اند! همچون تشنه ایی که سالهاست آب 

 

 را قطره قطره نوشیده است .... 

 

 بخوان و سر مستم کن از آوای ملکوتی ات ، 

 

 همچون یاران محمد که از اذان بلال به وجد می آمدند، 

 

 من از لالایی ات جان میگیرم و زنده میشوم  

 

و همچون شکوفه ایی در بهار نفس هایت میشکفم .... 

 

 بخوان که گوش هایم سالهاست که دلتنگ و بیقرار شعر عشق تو اند... 

 

 مادر عزیزم....  

 

(تقدیم به مادرم، همسرم ، و خانم سعادت یار ، خدیجه زائر، مامانگار، سمیه، سهبا، سایه، یلدا، منیژه، مینا،عسل،آرام،مهربان، عمه زری، سمیرا ،خورشید، فرزانه، بهنوش، فریناز  و همه دوستانیکه اسمشون شاید از قلم افتاده باشد و همهء عزیزان جامعه مجازی و همه  مادران و همسرانِ خوب دنیا)  ..... تولد بانو فاطمه زهرا(س) و روز مادر و روز زن به همه مادران و زن های دنیا بخصوص ایرانی های عزیز مبارکباد.....

نظرات 30 + ارسال نظر
سهبا دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 14:51 http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام برادرم . ممنون از اینهمه زیبایی . ممنون از اینهمه لطف .
سرشار مهر است کلامتان . روزگارتان به شادی و به مهر و به نور .

سلام سهبای عزیز....
ببخش اگر بضاعت واژه هایم برای تبریک این روز فرخنده کم بود.... روزت مبارکباد.

مهربان دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:34 http://mehrabanam.blogsky.com/

اول شدم انگار

به به ...
خیر مقدم ، مهربان عزیز اول هم که نشی، عزیز که هستی

مهربان دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:35 http://mehrabanam.blogsky.com/

اول نشدم انگار
چون نمی دونستم تاییدیه

به هر حال
من هم به همه این هایی که نام بردی تبریک می گم و ممنون بابت این متن زیبا

ببخش مهربان عزیز اگر نام زیبایت از قلم افتاده بود ، به جمع دوستان ، نام آکنده از مهرت را افزودم و این روز زیبا و فرخنده را به شما دوست عزیز تبریک میگم سلام داغ مرا به کیامهر عزیز برسانید.

فریناز دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 17:40

دلم تنها تمنای دوباره ی یکی بود یکی نبود هایت را دارد...

من هم تبریک می گم به همه ی زنان و مادران گیتی

سلام فریناز عزیز....
من هم به نوبه خود این روز عزیز را به شما و مادر گلتون تبریک عرض میکنم امید که همواره شاد و سبز باشید.....

سعادت یار دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 17:52

سلام بر شما و دل پاکتان.
من هم به مادر مهربان و همسر گرانقدرتان تبریک ویژه عرض می کنم.
متشکرم. لطف و مرحمت جناب عالی زیاد.
خیلی خوش وقت شدم.
متن شما هم خیلی خیلی زیباست!

سلام بر استاد عزیز و بزرگوارم....
روزت مبارک و فرخنده باد....
ممنونم ، مطمئن باشید ، مادر و همسر من هم تبریک های آکنده از مهرشان را تقدیم شما و همه دوستان عزیز خواهند کرد....
ضمنا" آنگونه که فرمودید "یاران" را جایگزین " صحابه " کردم ، متشکرم از راهنمایی تان.

کیامهر دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:11

خدا همشون را برای خانواده هاشون حفظ کنه

سلام کیا جان...
خداوند شما را برای مهربان و مهربان را برای شما حافظ باشد....
سپاس از حضورت برادر جان.

بداغی‌ها دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:18 http://dindamal.blogfa.com/


با سلام و سپاس از خوش‌مرامی‌تان!

گل‌فروشی هم که نداری، گل برادر!

سلام بر استاد عزیزم و خانواده محترمتان....
خیر مقدم استاد عزیز....
من مرتب به خواندن شعرهای زیبایت می آیم ....

چه تفاوت دارد همه نگاه ها اگر سنگ میشود.....
باور کن ، من دلم برای سنگ ها هم تنگ میشود.....
(استاد علی بداغی)

دیدم شما عزیزان خود گل هستید، گل فروشی را تعطیل کردم ، که شما خالق واژه گل هستید و بهار کلام.....

خدیجه زائر دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:39 http://480209.persianblog.ir

سلام............خیلی ممنونم سپهر عزیز........خدا ترا برای مادرت.همسرت.......و ما محفوظ دارد.

سلام خدیجه بانو....
ممنونم مادر عزیزم....
خداوند شما را هم برای ما و برای عزیزانتان حفظ کند ....
کوچولوی گل تان چطور است؟، خدا حافظش باشد انشااله.....

دختر مردابی سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:31 http://www.mianboribedaria.blogsky.com

سلام سپهر عزیز
کابوس های امروزم را تنها لالایی های ساحرانه مادر پاک می کند
و بی قراری هایم تنها به نوازش های بی منت او آرام می گیرند
این است که قلم می ماند از نوشتن در وصف او
و واژه مبهوت است در نگارش وسعت مهربانی اش

من هم این روز رو به مادر بزرگوار و همسر گرامیتون تبریک میگم
و از این همه لطفت ممنونم

سپاس سمیه عزیز....
به حتم مادر و همسرم این روز فرخنده را به شما و مادر گرامیتان و همه عزیزان تبریک میگویند ....
سپاس از حضور همیشگی ات...
روزت مبارکباد....

بهنوش سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:34 http://saeqeh.blogfa.com

روزمون مبارک

بهنوش عزیز....
ما که قبل از شما بهتون تبریک گفتیم ....
باز هم میگم روزت مبارک دوست عزیز....

سایه سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 16:26 http://shadowplay.blogsky.com/

چه پست قشنگی و صد البته عکس زیبا ...

ممنونم سپهر عزیز

سلام سایه عزیز....
قشنگ تر از پست من حضور شما عزیزان است در کلبه ام....
مانا باشی دوست خوبم....

بابا محمود سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 18:46 http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

سلام پسر خوبم

همیشه متن های دلی و دلنشینت رو تحسین کردم
قلمت مؤدب و زیباست سپهر جان

به کلبه ی محقر من خوش آمدی
خوشحال شدم.
این روز زیبا رو به مادر محترمت تبریک میگم.

سلام پدر جان....
کلبه ام را به نور حضورت روشن ساختی و نمیدانی چقدر از آمدنت خرسندم و ار اینکه دانستم شما هم دلنوشته هایم را میخواندید، امید که حضورتان همواره و مستدام باشد.....
من ارادتمند شما هستم بابا محمود عزیز.....

مکث سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:08 http://maks2011.blogsky.com

من اون گل سفیدا رو می خوام ها. گفته باشم. من اونا رو می خوام... مرسی از تبریکت. از اینکه به یاد منم بودی. از این شعر زیبا. این حرکت دلنشین..... یه چیزایی می گی ها؟ مگه من خل شدم که شما رو فراموش کنم؟؟؟

سلام عمه زری عزیز....
بچشم... همه اون گلهای سفید ما شما... اصلا" قابل شما را ندارند... وظیفه من است که بیاد دوستان خوب و مهربان و فرزانه ام باشم.... در مورد فراموش کردن هم دیگه بلوف نزن، مگه فراموش کردن شاخ و دوم داره... ؟

فرداد چهارشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 13:15 http://ghabe7.blogsky.com

سلام داداش سپهر خودم
حقا که دلت دریاست...
این همه حس زیبا رو چطوری تو دلت جا می دی؟
این روز رو از طرف من هم به خانواده محترمت تبریک بگو برادر...
عذر کوتاهی هام...

سلام فرداد جان.....
من همون گِلم که مدتی با گلها نشستم....
من هم به نوبه خودم این روز فرخنده رو به خانواده محترمت تبریک و تهنیت میگم و امیدوار همیشه در جوار هم خوب و خوش و سبز باشید....
سپاس از حضورت برادر گلم....

جوجه اردک زشت چهارشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:33

سلام
چرا وقتی کمی بزرگ می شویم خجالت می کشیم از شنیدن لالایی مادر بعد دلتنگ می شویم هیچگاه از مادر نمی خواهیم لالایی بخواند
من نیز با تمام وجود تبریکم را نثار لیست ارائه شده تان می نمایم

سلام دوست بزرگوارم....
بخاطر اینکه هر چه بزرگ تر میشویم نیازهایمان هم با خودمان بزرگتر میشوند و در لابلای این نیازها ، گاه نیازهای روح نوازمان گم میشوند وناگاهان در وقت هایی که تلاطم نیازهامان کمی ارام می گیرد ، گمگشته هایمان را پیدا میکنیم و گاخ دلتنگشان میشویم....
دوست عزیزم ، به قولی که داده بودم وفا کردم، ....

مامانگار پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:35

...سلام سپهر عارف ...
...عذر بابت تاخیر !!!...
...چقدر قشنگ بود این تبریک نامه..و تقدیرنامه !!...
...بخصوص که بااین گلهای بهشتی و سرمست کننده همراهه !..
..من هم به مادر گرامی و بزرگوار و همسر مهربان و عاشق تان...تبریک صمیمانه میگویم..
...ماندگار باشی عزیز...

سلام مامانگار عزیز.....
ما کجا و عارفی کجا.....
برای نوشتن از مادر زیباتر از اینها میبایست نوشت اما چکنم که بضاعت واژه هایم بیش از این نبود، همه این گلهای بهشتی تقدیم به شماها مادران بزرگوار و عزیز .....
مانا باشی بزرگوار....

پرنیان پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:56 http://fathebagh.blogsky.com

سلام عرض کردم دوست قدیمی و خوب
کامنت شما رو در وبلاگ جوگیریات خواندم و لازم دانستم به این شکل سپاس و قدرشناسی خود را اعلام کنم.

از خواندنش بسیار لذت بردم . امیدوارم همیشه سایه ی پر مهر مادرتان بر سرتان باشد برای سالهای سال و در کنار همسر عزیزتان همیشه و همیشه عاشقانه زندگی کنید .

سلام بر دوست گرامی ام....
اون کامنت حداقل کاری بود که میتونستم در اون روز بزرگ از برخی زنان دفاع کنم و در آن خصوص وظیفه ام را انجام بدم....
ممنونم ، من هم بهترین آرزوها را برای شما و مادر بزرگوار و عزیزانتان دارم....
سپاس پرنیان عزیز.

پریا پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:19 http://mehrave.blogfa.com

سلام دوست خوبم
روز مادر رو به همه مادرا و خانومای گل تبریک میگم
شاید دیر رسیده باشم ولی از نظرم همه روزا روز تجلیل از مادره
متن زیبایی بود

سلام دوست عزیز....
ممنونم ، من هم از همینجا این روز بزرگ را به شما و مادر عزیزتون تبریک میگم....
سپاس از حضورت.

عسل جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:32 http://abip51.blogfa.com/

اشکها اسکی سوارانی ماهرند که از زیر چشم ها شروع به حرکت می کنند و از گونه ها با مهارت می پرند و در کنار لب ها از خط پایان می گذرند.

ممنونم عسل بانو.....
امیدوارم این اسکی سواران هیچ زمانی سهم چشم ها نباشند و لبخند همیشه غنچه ایی باشد بر روی هر لب که هر لحظه بشکفد....

سایه جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:50 http://shadowplay.blogsky.com/

مادرم ایی اغلب با خودش آوازی را زمزمه می کرد . چه آرامشی بهم می داد وقتی می خوند ... وقتی زمزمه اش را می شنیدم ...

شب خوبی داشته باشی سپهر عزیز

سلام سایه عزیز....
اون آواز از اعماق دلش بود و بر دل مینشست....
روزت خوش و بخیر باد دوست عزیز....

سهبا شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:18 http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام برادر . صبح اولین روز هفته تان بخیر . چرا من فکر می کنم شما پستی نوشته اید و حذف کرده اید ؟ حافظه من خراب است یعنی ؟!!!!

سلام خواهرم...
آغاز اولین روز هفته شما هم بخیر باد....
به سلامت حافظه تان شک نکنید ، پستی نوشته بودم که حذفش کردم و تنها کامنتی که داشت متعلق به شما بود ، البته مربوط میشود به روزی که شیرزاد مرحوم شده بود....

سهبا شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:29 http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

چه بگویم ؟ دوست داشتم باز هم بخوانمش !

اما برادر ، غزل استاد در پست قبل من هم منتظر نظر زیبای شماست !

اگه قابل باشد.....
برایتان ارسالش کنم ....

فرداد شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 13:46 http://ghabe7.blogsky.com

سلام به سپهر گلم
امیدوارم که خوش و دلگرم باشی...
سراغی از ما هم بگیر..
مخلص داداش گل خودم.

سلام فرداد عزیزم....
ممنونم برادر جان....
من هر روز سراغ از تو میگیرم...
مگر میشود بی خبر باشم از برادرم.....
چاکرتیم به مولا....

عسل یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:51 http://abip51.blogfa.com/

برای دیدارت زمان را تعیین نمیکنم شاید ساعت حسادت کند و خواب بماند . . .

ساعت ها را بگو نچرخند....
بیهوده زیستن را نیازی به شمارش نیست..... (شاملو )

سلام عسل بانو....

آرام یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:06 http://www.khialebehesht.blogfa.com

آرزو می کردم وقتی بر می گردم
روز مادر و عطری که بجا می مونه تموم شده باشه
دلم خواست تو هیچ وبلاگی اثری نبینم اما همیشه آرزوها
ارزو باقی می مونن.....دلم همیشه می خوادش این روزها بیشتر ....
سپهر چقدر جنوب گرم بود !

سلام آرام عزیز....
رسیدن بخیر....
یادی که در ذهن شما جاریست ، همیشه است....
زیاد فرقی نمیکند اگر پست روز مادر را ببینید یا که نه....
خدا رحمت کند مادرتان را....
حقایق را باید پذیرفت....
گرما جنوب تازه آغاز شده و هنوز به نهایتش نرسیده....
هنوز به 50درجه بالای صفر نرسیده ایم.....
پس چراغ خاموش به جنوب امده بودید؟

آرام یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 http://www.khialebehesht.blogfa.com

وقتی که دل دست‌هایم

تنگ می‌شود برای انگشتان کوچکت

آن‌ها را می‌گذارم برابر خورشید

تا با ترکیبی از کسوف و گرما

دوری‌ات را معنا کنم.

مصطفی مستور

اینم هدیه ی شما .شعری از شاعر فوق العاده ی جنوبی

ممنونم همسایه عزیز از هدیه زیبایتان....
مانا و برقرار باشید ، هم شما و هم آقای مستور....

س یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:25 http://eisila.parsiblog.com

این قسمت را دوباره خواندم زیبا بود:
چشم های زیبایت گویی آینه ایی به پاکی ذات اهورایند



که اینگونه بر من پاک مینگرند...



و لب هایت چه زیبا دوست داشتن را بر چهره ات نقش بسته اند



که اینگونه لبخندهای مقدست را آفریده اند !



بخوان در گوش هایم لالایی های ساحرانه ات را مادرم....



بخوان که گوش هایم تشنه اند! همچون تشنه ایی که سالهاست آب



را قطره قطره نوشیده است ....



بخوان و سر مستم کن از آوای ملکوتی ات ،

سلام استاد عزیز....
و من در پوست خود نمیگنجم وقتیکه شما به من افتخار میدهید و مرا میخوانید....
خوش امدی استاد عزیز...

سایه یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:27 http://shadowplay.blogsky.com/

سلام سایه عزیز....
خواندمت....
حتی اگر هم نمی نوشتی، باورت داشتم.....

مکث دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:05 http://maks2011.blogsky.com

عرض سلام دوباره. حالا من بگم اون کامنتی رو که نوشتی یادم بوده می گی بلف می زنم؟ اما راست می گی. در بسیاری موارد بلف می زنم. به خودم هم. راستش خودم هم خسته م. بلف هام از سر مهربانیه. اما به هر حال بلوفه.

ایولللللللللللللللللل.....
تو ذهنت کامپیوتره عمه زری..................
کی میگه و کی گفته که تو بلف میزنی تو عمه زری رنگین کمونی ما هستی

سهبا دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:09 http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

شما چرا به روز نمی شوید برادر ؟!
ضمنا قولتان فراموشتان نشود ها ! منتظرم .

نمیدانم چرا خواهرم....
انگار ذهنم هنگ کرده....
بقولم وفا کردم، نظر گذاشتم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد